کد مطلب:298653 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:115

فصاحت و بلاغت


فصاحت و بلاغت این بانوی بزرگوار را می توان به وسیله ی دو خطبه ای كه در بازار كوفه و مجلس یزید نقل كرده و همچنین گفتگویی كه با پسر زیاد بن ابیه داشته (ان شاءالله در صفحات آینده متن و ترجمه اش را خواهید خواند،) شرح داد. و براستی این شهامت در سخن و بلاغت از یك بانوی داغدیده و مصیبت رسیده و آن همه صدمات و گرسنگیها و تشنگیها و بی خوابیها و ناملایمات دیده را جز بر كرامت بر چیز دیگری نمی توان حمل كرد، و به گفته ی یكی از اساتید رحمه الله تعالی بدون نیروی الهی و مدد غیبی مقدور نیست.

و ان شاءالله در جای خود خواهید خواند كه وقتی در بازار كوفه آن سخنرانی پر شور و بلیغ و جالب را در میان آن جمعیت انبوه كه مركب از دهها هزار نفر بود ایراد فرمود مردم حیرت زده به هم نگاه می كردند و دستها را به دندان می گزیدند، و راوی آن خطبه نقل می كند پیرمردی را كه در كنار من ایستاده بود مشاهده كردم كه چنان تحت تاثیر سخنرانی دختر امیرالمومنین قرار گرفته و می گریست كه ریشش از اشك چشمش تر شده بود، و دست به سوی آسمان بلند كرده و می گفت:


پدرم و مادرم فدای ایشان كه سالخوردگانشان بهترین سالخوردگان و خردسالان ایشان بهترین خردسالان، و زنانشان بهترین زنان، و نسل آنها والاتر و برتر از همه ی نسلها است.


كهولهم خیر الكهول و نسلهم

اذا عد نسل لا یبور و لا یخزی


و هنگامی كه در برابر آن مرد پلید و جنایتكار یعنی پسر زیاد قرار گرفت چنان پاسخش را با فصاحت و بلاغت داد و بدین وسیله چنان مشتی به دهانش كوبید كه آن دشمن غدار و رذالت پیشه ی خونخوار، با همه ی عداوتی كه نسبت به آن خاندان پاك و مطهر داشت نتوانست تعجب خود را از آن همه شیوایی و رسایی سخن آن هم در قالب الفاظی با آن زیبایی و ایجاز پنهان دارد و با تبدیل عنوان فصاحت كه یكی از كمالات بزرگ به شمار می رود به عنوان سجع گویی و شاعری به صورت تحقیرانه ای گفت:

«ان هذه لسجاعه، و لعمری لقد كان ابوها سجاها شاعرا»

(براستی كه این زن در علم سجع گویی زبردست است، پدرش نیز سجع گو و شاعر بود؟)

و زینب (ع) نیز در پاسخش فرمود:

«ما للمراه و للسجاعه، ان لی عن السجاعه لشغلا، ولكن صدری نفث بما قلت»

(زن را با سجع گویی چه كار؟ مرا بدان دلبستگی نیست، و آنچه شنیدی سوز سینه ام بود كه بر زبان جاری شد!)

نگارنده گوید: آنچه در این باره بیشتر جلب توجه می كند و عظمت دختر امیرالمومنین (ع) را بهتر و بیشتر جلوه گر می سازد این مطلب است كه زینب (ع) نزد معلمی درس این علم را نخوانده بود، و برای یاد گرفتن آن آموزگاری ندیده بود، بلكه بهره ای الهی و كمالی ذاتی بود كه خدای تعالی به او عطا كرده و عنایت فرموده بود، و «ذلك فضل الله یوتیه من یشاء من عباده».

و شاهد بر این گفتار همان جمله ای است كه از امام سجاد (ع) نقل شده كه پس از ایراد خطبه ی بازار كوفه بدو فرمود:


«یا عمه اسكتی فانت بحمد الله عالمه غیر معلمه و فهمه غیر مفهمه...»

چنانكه پیش از این نیز با ترجمه اش ذكر شد.

و این هم قسمتی از گفتار یكی از نویسندگان مصری محمد غالب شافعی است كه در مجله ی الاسلام سال اول شماره ی 27 گفته است:

«یكی از بزرگترین زنان اهل بیت از نظر حسب و نسب، و از بهترین بانوان طاهره كه دارای روحی بزرگ و مقام تقوی، و آیینه ی سر تا پا نمای مقام رسالت و ولایت بوده حضرت سیده زینب دختر علی بن ابیطالب كرم الله وجهه می باشد كه به نحو كامل او را تربیت كرده بودند، و از پستان علم و دانش خاندان نبوت سیراب گشته بود، به حدی كه در فصاحت و بلاغت یكی از آیات بزرگ الهی گردید، و در حلم و كرم و بینایی و بصیرت در تدبیر كارها در میان خاندان بنی هاشم و بلكه عرب مشهور شد، و میان جمال و جلال، و سیرت و صورت، و اخلاق و فضیلت را جمع كرده بود (و آنچه خوبان همگی داشتند او بتنهایی دارا بود) [1] شبها در حال عبادت و روزها را روزه داشت و به تقوی و پرهیزكاری معروف بود...».


[1] اين قسمت را كه ميان پرانتز قرار دارد نگارنده براي توضيح مطلب افزوده است.